عشق در این است که شما هر چیز خوبی را دوست داشته باشی اما با سیاست ممکن نیست سیاست به دنبال خودی کردن عناصر است یک سیاستمدار می خواهد همه چیز را از چشم خود ببیند او خوبی را جستجو می کند اما چیزی که به نفع خودش باشد
البته مملکت داران سیاستی به نفع مملکت خویش در نظر می گیرند که باعث می شود مردم از آنها حمایت کنند مملکت ظلم مملکتی است که نمی گذارد مردمش رنگ آرامش را ببیند این به خاطر آن است که آنها عشق ندارند آنها به دنبال خوبی نیستند بلکه بدی هم برایشان قابل تحمل است
بنا بر سوره انفال کلیه منابع از آن خداست و آنها که دنبال پیامبر او هستند اینجاست بنابراین توجیهی ندارد که با خدا بجنگند کسانی که من را جن می خوانند بدانند که خدا هست خدا به اعمال شما آگاه است چطور خیال می کنید که هیچ چیز نمی فهمد و او را مانند یک بت می بینید